دانِستَن
/dânestan/
Cognize – Know
مُتَرادِفِ فارسی: آگاه بودَن
مُتَضادِ فارسی: بي اِطلاع بودَن
:صَرف
گُذَشتِه: دانِستَم – دانِستي – دانِست – دانِستيم – دانِستيد – دانِستَند
حال: می دانَم – می دانی – می دانَد – می دانیم – می دانید – می دانَند
:مِثال
.او هَمِه چیز را راجِبِ مَن می دانَد
.مَن می دانَم کِتابَت کُجاست
.تو می دانِستی کِه مَن بیمار هَستَم
All rights reserved, 2024.