غُصِه خوردَن
/ghose khordan/
Pine
مُتَرادِفِ فارسی: ناراحت بودن – دلگیر بودن
مُتَضادِ فارسی: شاد بودن – خوشحال بودن
:صَرف
گُذَشتِه: غُصِه خوردَم – غُصِه خوردی – غُصِه خورد – غُصِه خوردیم – غُصِه خوردید – غُصِه خوردَند
حال: غُصِه می خورَم – غُصِه می خوری – غُصِه می خورَد – غُصِه می خوریم – غُصِه می خورید – غُصِه می خورَند
:مِثال
.او بِه خاطِرِ مَرگِ پِدَرَش غُصِه می خورَد
.مَن چون نُمرِه هام پایین بود غُصِه خوردَم
.اَگَر شِکَست خوردید غُصِه نَخورید
All rights reserved, 2024.